فقیر مومن یا ثروتمند مومن
سلام دوستان ، در جایی می خوندم که در صحرای محشر ، موقعی که بهشتیان مشخص می شوند ، همه بسمت بهشت حرکت می کنند. بهشتیان فقیر همان طور که دارند می رند فرشتگان جلوی اونها رو می گیرند و میگند باید حساب و کتاب دنیا رو ریز پس بدی.طرف رو می کنه به خدا میگه : ای خدا نه در دنیا مال و منالی به ما دادی که ما در راه غیر خرج کنیم و نه قدرتی که ظلمی به کسی بکنیم ، آن قدر دادی که محتاج کسی نباشم. خداوند رو می کنه به فرشتگان و میگه : راست میگه ، بزارید بره بهشت.
ثروتمند بهشتی میاد بره بهشت ، فرشتگان میگن : تو یکی که باید حساب و کتاب پس بدی. فقیر بهشتی میره بهشت عشق و حال ، چهل سال بعد یه روز می بینه که اون ثروتمند بهشتی تازه وارد بهشت میشه.رو میکنه بهش و مگه : چی شد ؟ ثروتمند بهشتی میگه : از اون موقع ( چهل سال قبل ) ریز به ریز دارم حساب پس می دم، اینقدر عرق کردم که از آب عرق من چهل شتر می تونستند آب بخورند ، خیلی جاهاشم تازه خدا لطف کرده و بی خیال شده...
دوستان اگر نگاه کنید همه پیامبرهای ما زندگی تجملاتی نداشتند چون اون ور قصه رو می دیدند حتی حضرت سلیمان هم از بیت المال برای شخص خودش بر نمی داشت و از راه درست کردن سبد با لیف خرما زندگی خودش رو می گذروند. سعی کنید در زندگی اونقدر از خدا بخواید که محتاج دیگران نشید ، اکر هم وضعتون خوبه همیشه دعا کنید که خدا لیاقت خرج کردن اون مال و منال رو بهتون بده...
نظرات شما عزیزان: