عجله كنيد ! خدا ، چشمهايش را بسته و آغوش خود را باز كرده است

عجله كنيد ! خدا ، چشمهايش را بسته و آغوش خود را باز كرده است

برداشت ديگر اين است : كه اگر بنده مشتاق و دلداده به خدا ، يك قدم به سوی خدای خود بردارد ، خدا چند ين گام به سوی او برخواهد داشت و خدا با دستان باز آماده است تا اين بنده و رهرو طريق وصل را ، با مهربانی ، در آغوش امن و گرم خود بگيرد ؛ زيرا خدا از اضطراب و نگرانی و سردرگمی بندگان و نيازفطری آنها به آرامش و امنيت آگاه است . او خود فرموده است : ادعونی استجب لكم – من را بخوانيد تا شما را اجابت كنم . ( سوره غافر آيه 60 ) و هم او فرموده است : ففروا الی الله انی لكم منه نذير مبين – به سوي خدا رهسپار شويد ،همانا من ( پيامبر ) از طرف او برای شما پند دهنده ای آشكار هستم . ( آيه 50 سوره الذاريات ) در اين آيه خداوند ، مشفقانه بندگان خود را دعوت می كند تا از حوادث روزگار و از سختی ها و بلا ها وغم ها و ناراحتی ها و از هوا های نفسانی و وسوسه های شيطانی و از هر آنچه كه موجب ترس و تشويش و نگرانی است ، به سوی او فرار كنند . فرار در اينجا به معنی شتاب داشتن به سوی پناهگاه و مأمن است . خداوند دارای اسم ها و صفات و اوصاف فراوانی است كه تمام اين اسم ها و صفات ،يك حقيقت وجودی را معرفی می نمايد ولذا تفاوتی ميان صفت رحمانيت خدا با صفت قادر بودن و كيفر دهنده بودن خداوند وجود ندارد . با اين حال ، خداوند در قران كريم از صفت " رحمن " و " رحيم " بيش از هر صفت ديگری برای توصيف و معرفی خود استفاده كرده است و اين از رموز و از لطايف كلام الهی است كه خداِِ كه كيفر او عين پاداش است ، برای جذب و دعوت بندگان گم شده و در تاريكی مانده و از قافله كمال عقب مانده ، چراغ رحمانيت و رحيم بودن خود را برای آنها روشن می نمايد . مگر می‌شود خدا به عنوان ارحم الرحمين ، بگوييد مرا صدا زنيد تا جواب گويم ، اما ندای بندگانی كه صبح و شام او را صدا می زنند ، نشنود و يا صدای آنها را بی پاسخ بگذارد ؟ مگر می شود كه خداوند ، فرد و يا گروهی را به سوی خود دعوت كند ؛ آنگاه ، آنها را نپذيرد و مشتاقان پس از رسيدن به آستانه حريم و حرم امن الهی با در بسته روبرو شوند و نا اميد تر و وحشت زده تر از گذشته ، با اين سؤال بی پاسخ مواجه شوند : محرومان از درگاه لطف و امان خداوند و كسانی كه به در بسته رسيده اند ، به كجا و به كدام درگاه ديگر بايد پناه ببرند ؟ مگر قول و فرموده الهی حق و تخلف ناپذير نيست ؟ خداوند خود فرموده است : و انی لغفار لمن تاب و امن و عمل صالحا ثم اهتدی - و به يقيين من آمرزنده كسی هستم كه توبه كند و ايمان بياورد و كار شايسته نمايد و به راه راست رهسپار شود . ( سوره طه آيه 82 ) خداوند خود فرموده است : ومن تاب و عمل صالحا فانه يتوب الی الله متابا - و هركس توبه كند و كار شايسته انجام دهد ، در حقيقت به سوی خدا باز می گردد . ( سوره فرقان آيه 71 ) خداوند خود فرموده است : فاما من تاب و آمن و عمل صالحا فعسی ان يكون من المفلحين - و اما كسی كه توبه كند وايمان آورد و به كار شايسته پردازد ، اميد كه از رستگاران باشد . ( سوره قصص آيه 67 ) اين آيات و بسياری از آيات نورانی ديگر كه همه بر مهربانی خدا نسبت به بندگان و قبول توبه و نجات و هدايت بندگان دلالت دارد؛ فرصت و مجال بسيار ارزشمندی را برای همگان فراهم می آورد تا با توبه و ندامت كتاب زندگی و اعمال خود را ويراستاری و از زشتی ها و بدی ها ، پيراسته و پاكيزه نمايند . نكته قابل توجه در فهم آيات اين است كه ، عمل صالح ، پيش شرط قبولی توبه نيست بلكه نتيجه و محصول توبه است . يعنی خود توبه به تنهایی و بی آنكه بنده ملزم به انجام عمل نيك باشد ، موجب آمرزش گناهان و سبب رستگاری و نجات او ، خواهد بود . برای درك مطلب ، چنين فرض نماييد كه فردی توبه نمود و در همان حال ، مرگ او را در بر گرفت بی آنكه فرصت پيدا نمايد تا كوچكترين كار نيكی انجام دهد ؛ با اين فرض آيا می توان حال اين فرد را قبل و بعد از توبه ، يكسان دانست ؟ آيا می توان چنين فردی را از دايره بخشش و آمرزش خدا خارج دانست و او را رستگار ندانست ؟ حتما پاسخ منفی است و چنين انسانی بدون ترديد در آغوش خدا جا دارد و او از رستگاران خواهد بود . دقت نماييد : خداوند در آيات بسيار ، انسان را به تفكر و تدبر و تعقل فراخوانده است . در بسياری ار روايات وارد شده از طرف معصوم نيز از فكر كردن با تعابيری چون افضل اعمال ياد شده و در مقايسه با عبادات معمول ، برتر معرفی شده است و لذا توبه و ندامت كه فی نفسه اطاعت فرمان خدا و قبول دعوت حضرت حق است ، اگر مبتنی بر تفكر و تدبر و شناخت باشد ؛ در شمار افضل اعمال به حساب خواهد آمد . با اين وجود عمل نيك ، نتيجه مسلم توبه و نشانه قبول شدن توبه است و فردی كه دارای توبه مقبول است در مقايسه با گذشته ، بيشتر و بهتر ، برای انجام كار نيك توفيق پيدا می نمايد .
************** *************** **************
اما درماه مبارك رمضان ، اين مجال در مقايسه با ساير ماه ها و روزها ، ممكن الوصول تر و فراخ تر است . اينكه خداوند هميشه و در همه حال ، مهربان و آمرزنده است و شايد از منظر رحم و عطوفت خدا ، تفاوتی ميان اين ماه شريف با ساير ماه ها نباشد ، چندان محل بحث نيست ، بلكه اين تفاوت ها به خاطر آن است كه به لحاظ ويژگی های مخصوص و آثار اين ماه ، انسان سر گشته ، در مقايسه با ساير مواقع از امكان و استعداد بيشتری - كه خود موهبتی ارزشمند است - برخوردار می گردد تا آماده رفتن به محضر الهي شود . اگر در دعای مربوط به تعقيبات نماز های ماه مبارك رمضان كمی دقت نماييد ، به سادگی متوجه اين حقيقت خواهيد شد كه خدا به بركت اين ماه ، همه را در سايه توجه مخصوص خود قرار داده است و از زبان معصومين ( صلوات الله عليهم اجمعين ) به ما آموخته است كه ما نيز در اين ماه نه فقط برای خودمان كه برای همه دعا كنيم ونه فقط مسلمانان و افراد با ايمان و افراد با تقوا را كه همه را مورد توجه قرار دهيم . آنجا كه برای همه اموات اعم از مسلمان و غير مسلمان ، آشنا يا بيگانه ، زن يا مرد ، گناه كار يا نيكوكار ، جديد و قديم ، طلب مغفرت مي نماييم . شفای تمام مريضان ، پوشيده شدن همه برهنگان ، سير شدن همه گرسنگان ، بی ناز شدن تمام نيازمندان ووو را بدون هيچ شرط و فارغ از قيد زمان و مكان ، از محضر خداوند مسئلت می نماييم . ما نيز در اين ماه شريف با دست و دلبازی بيشتر دعا می كنيم . گرسنگانی را ياد می كنيم كه در قلب جنگل های آمازون و در صحرای داغ افريقا و هزاران كيلومتر دور تر از ما قرار دارند . نه ما آنها را می شناسيم و نه آنها كمترين شناختی از ما دارند .اين بذل و بخشش و اين ريخت و پاش و اسراف ، شايد تنها اسرافی است كه انجام آن عين ثواب است و در ازای آن به مسرفان پاداش می دهند و عجيب است كه دعا و طلب آمرزش برای مسلمان و غير مسلمان و مسئلت نمودن سيری گرسنگان و پوشيده شدن برهنگان گبر و نا مسلمان ، حسنه محسوب می شود . اين آموزه در حقيقت به ما نويد می دهد كه هركس كه باشيم و در هر كجا كه باشيم ، با هر سابقه و دارای هر پيشينه ای كه باشيم ؛ خداوند ، ما را نيز در دايره توجه و لطف و مرحمت خود قرار داده است
حكايت بسته بودن چشمان خدا در ماه رمضان ، حكايت معلمی است كه قبلا نسبت به تنبيه دانش آموز خطا كار و بی انضباط، ، هشدار داده است و در همان حال از ضعف بدنی و يا بيماری ويا عذر او نيز آگاه است . در اين حال معلم ، آگاهانه حواس خود را از دانش آموز خطا كار به موضوع ديگری معطوف می نمايد و راهی را نيز باز می گذارد تا دانش آموز بی انضباط و خطاكار ، به زعم خود از غفلت معلم استفاده كرده و بی آنكه تنبيه شود ، از تنگنا بگريزد . اين غفلت آگاهانه برای دانش آموز لذت بخش و برای معلم او لذت بخش تر است . خدا در ماه رمضان چشمان خود را بر پرونده سياه و خجالت آور همه ما بسته است تو گويی ما آن كس كه هستيم ، نيستيم . در اين ماه خدا به هيچكس اخم نمی كند ، بلكه با لبخندی پر اميد و اطمينان بخش ، آغوش خود را گشوده است تا ما را يك به يك در بر گيرد . در اين ماه خدا آنقدر با بندگان ، صميمی و مهربان و نزديك است ، كه همه دچار توهم و اشتباه می شوند وهر كس می پندارد خدا غير از او بنده ديگری ندارد و تمام اين مقدمات و همه اين مهمانی و اين بساط و همه اين عطايا و بخشش ها و رحمت و مغفرت ها ، مخصوص اوست و فقط به او تعلق دارد . در نوشته ای كه سال گذشته به مناسبت حلول ماه مبارك رمضان تحت عنوان : " گوش كن ! خدا تو را صدا می زند " تقديم داشتم ؛ بر اين نكته مهم و ظريف تأكيد نمودم كه شيطان نيز در اين ماه و در اين ايام با همت و تلاش افزون تری ، بندگان خدا را زير نظر می گيرد و به اصطلاح خودمان اوضاع را رصد می نمايد و به محض اينكه مشاهده می كند دل بنده ای شكست و قلب او به سمت خدا چرخيد و از گذشته خودش نادم شد و خلاصه نيت كرد كه از اردوگاه شيطان خارج شود و به سوی خدا برود ؛ شخصا به سوی او می رود و همه ترفند ها را بكار می برد تا مانع از توبه و بازگشت بنده به سوی خدا شود . او تلاش می كند تا با بزرگ جلوه گر ساختن گناهان فرد و هرچه قطور تر نمايان ساختن پرونده سياه او ، او را در قبول توبه و آمرزش گناهان دچار ترديد نمايد . شيطان با لطايف الحيل و با ادبيات سراسر مكر و فريب خود ، تلاش می نمايد تا از ريزش پيروان و سربازان خود پيشگيری نمايد . مثلا با زيركی بعضی از خطا ها و گناهان را مشخص كرده و چنين عنوان می نمايد كه خدا ممكن است فلان گناه و فلان خطا را مورد عفو و بخشش قرار دهد اما محال است كه اين چند قلم گناه را ببخشد و به همين دليل تو چه توبه كنی واز گذشته خود پشيمان شوی و چه توبه نكنی و همچون گذشته در خوشی و لذت باشی ، در هر دو حال در روز قيامت محكوم به مجازات و مخلد در جهنم خواهی بود پس لااقل خوشی و لذت اين دنيا را از دست نده و آن را غنيمت بدان . شيطان در ترفند ديگر و در مواجهه با گروهی ديگر، از رحمت و مغفرت خدا بسيار می گويد و در ادامه تير خلاص را می زند و چنين می گويد كه تو اگر سال بعد و سال های بعد هم توبه كنی ، خدای با عظمت و به اين خوبی ، باز هم تو را خواهد بخشيد . پس چند صباحی بازهم خوش باش و در سال های بعد توبه نما . برای باطل ساختن سحر شيطان و ناكام گذاشتن شيطان در استمرار بخشيدن به ضلالت و گمراهی خودمان ، بهتر است باز هم از خداوند و آيات نورانی قران كريم استمداد بجوييم . در سوره شريف حضرت يوسف ( ع ) ملاحظه می شود كه حضرت يعقوب ( ع ) در مقام هشدار و تحذير به فرزندان خطا كار اما نادم خود می فرمايد : يا بنی اذهبوا فتحسسوا من يوسف و اخيه و لا تايئسوا من روح الله انه لا يايئس من روح الله الا القوم الكافرون - ای پسران من برويد و در مورد يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا [ در اينجا شايد مراد ازمطلق رحمت ، كمك و راهنمایی در يافتن گم شده باشد ] نا اميد نشويد زيرا جز گروه كافران كسی از رحمت خدا نا اميد نمی شود . ( سوره يوسف آيه 87 ) مفهوم مخالف آيه اين است كه اميد و باور به رحمت و مغفرت و نصرت خدا وند ، عين ايمان و يقين به وحدانيت خدا است . همه می دانيم كه كفر نسبت به خدا از كبائر گناهان است . در اين آيه ترديد و نا اميدی نسبت به رحمت خدا ، به مثابه كفر آمده است . در نتيجه می توان اينطور در نظر گرفت كه اگر همه گناهان و تمام خطا ها و اشتباهات ما را در يك كفه ترازوی سنجش اعمال قرار دهند و نااميدی از خدا و به رحمت او را در كفه ديگر قرار دهند ؛ اين يك گناه به تنهایی سنگين تر از تمام گناهان ما است و شيطان با ترفند خود و قرار دادن بذر نا اميدی از خدا در وجود ما ، علاوه بر گناهان قبلی ‌، گناه كفر را نيزدر پرونده ما جای داد . جالب آنجاست كه به فرموده خدا و به استناد آيات قران ، همين شيطان كه با ترفندها و حيله گری های مختلف ، انسان ساده انديش را اغوا می نمايد ، در قيامت و به هنگام مؤاخذه و در پيشگاه عدل خداوندی ، مسؤليت گمراهی بندگان را به خود آنها نسبت می دهد . مثلا ، ملاحظه نماييد كه در آيه 22 سوره حضرت ابراهيم ( ع ) آمده است كه شيطان خطاب به گناهكاران می گويد : خدا به شما وعده درست داد و من به شما وعده دروغ دادم و شما من را اجابت كرديد و من شما را مجبور نكردم و شما بايد خودتان را ملامت نماييد . همچنين در آيه 30 سوره صافات آمده است كه در قيامت ، كسانی كه ديگران را به گناه تشويق و ترغيب نموده اند در پاسخ اعتراض آنها می گويند ما بر شما هيچ تسلط و نفوذی نداشتيم ، شما خودتان در برابر خدا سركش و نافرمان بوديد . درمقابل ، در قرآن آيات بسيار ديگری نيز وجود دارد كه از منظری ديگر موضوع عدم تسلط و عدم نفوذ شيطان بر بندگان با ايمان را مورد تأكيد قرار داده است از جمله آيه 42 سوره حجر و آيه 65 سوره اسراء آيه 21 سوره سباء و آيه 99 سوره نحل . كلام پايانی : عمر آدمی سريعتر از برق و باد در حال سپری شدن است و فرصت ها و موقعيت های طلایی آن نيز با غفلت و فراموشی ما ، به راحتی از دست ما می رود و ما امكان بهره مندی از عمر زود گذر و فرصت های آن را بی محابا از كف می دهيم . يك لحظه تصور كنيم كه اين ماه مبارك ، آخرين ماه مبارك رمضان در عمر ما است و امروز آخرين روز باقی مانده از حيات ما است و امروز آخرين فرصت برای توبه و تطهير سابقه سياه ما است . نشانه هدايت آن است كه اين آخرين فرصت را غنيمت بشماريم . چه اينكه هيچ عذر و بهانه اي در پاسخ به خدا نداريم كه فرموده است : و هو الذی يقبل التوبة عن عباده و يعفوا عن السيئات و يعلم ما تفعلون – اوست خدایی كه توبه بندگان را می پذيرد و از گناه آنان می گذرد و آنچه را انجام می دهيد می داند ( آيه 25 سوره شوری ) و اگر در قيامت خدا فقط با همين آيه - و نه با ده ها و صدها آيه مشابه ديگر كه تماما بر عفو و مغفرت گناه توبه كاران دلالت دارد - ما را مورد سؤال قرار دهد و احتجاج نمايد ، چه پاسخی برای ما وجود دارد جز آنكه خود را از كسانی بدانيم كه مصداق آيه 12 سوره سجده هستند .آنجا كه خدا فرموده است : ولو تری اذ المجرمون ناكسوا رؤسهم عند ربهم ربنا ابصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحا انا موقنون - و كاش هنگامی را كه مجرمان در مقابل پروردگار سرهايشان را به زير افكنده اند می ديدی [ كه می گويند ] پروردگارا ديديم و شنيديم . ما را بازگردان تا كار شايسته انجام دهيم ، زيرا ما يقيين داريم .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 17 تير 1393برچسب:ماه رمضان + کاوشگر روز, ] [ 8:37 ] [ رضا ملک زاده ]
[ ]